جدول جو
جدول جو

معنی گرزه گاوسر - جستجوی لغت در جدول جو

گرزه گاوسر
(گُ زَ / زِ یِسَ)
گرزۀ گاوسار است که گرز فریدون باشد. (برهان). گرزۀ گاوپیکر است. (جهانگیری). گرزۀ گاوچهر و گاوپیکر و گاوسار و گاوسر، همه گرز فریدون بود. (انجمن آرا) (آنندراج) :
برآویخت (گیو) با دیو (پولادوند) چون شیر نر
زره دار و با گرزۀ گاوسر.
فردوسی.
یکی گرزۀ گاوسر برگرفت
جهانی بدو ماند اندر شگفت.
فردوسی.
ابا یاره و گرزۀ گاوسر
ابا طوق زرین و زرین کمر.
فردوسی.
رجوع به گرزۀ گاوچهر و گرزۀ گاوپیکر و گرزۀ گاورنگ و گرزۀ گاوروی و گرزۀ گاوسار و گرزۀ گاومیش شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گُ زَ / زِ یِ)
گرزۀ گاوچهر است که عمود فریدون باشد. (برهان). گرزۀ گاوپیکر است. (جهانگیری) :
نشست از بر تخت گوهرنگار
ابا تاج و با گرزۀ گاوسار.
فردوسی.
کمر بستن و رفتن شاهوار
به چنگ اندرون گرزۀ گاوسار.
فردوسی.
همیرفت (گشتاسب) با گرزۀ گاوسار
چو سرو بلند از لب جویبار.
فردوسی.
رجوع به گرزۀ گاوچهر و گرزۀ گاورنگ و گرزۀ گاوپیکر و گرزۀ گاوروی و گرزۀ گاوسر و گرزۀ گاومیش شود
لغت نامه دهخدا
(گُ زَ / زِیِ چِ)
گرزۀ گاوپیکر است که گرز فریدون باشد. (جهانگیری) (برهان) :
همیگشت (اسفندیار) بر سان گردان سپهر
بچنگ اندرون گرزۀ گاوچهر.
فردوسی.
رجوع به گرزۀ گاوپیکر و گرزۀ گاورنگ و گرزۀ گاوسار و گرزۀ گاوسر شود
لغت نامه دهخدا